قدس آنلاین: فرقی نمیکند! دورهمی باشد، عصر جدید، سریال پایتخت، نون. خ یا حتی یک برنامه ورزشی مثل فوتبال برتر. مدتی است که تماشای هیچکدام از آنها، آن طور که باید و شاید به من نمیچسبد. حاشیههایی که چند ماهی است درباره دستمزدهای نجومی مجریان و عوامل برنامههای تلویزیونی به راه افتاده و چند روزی است که در فضای مجازی و رسانهای هم داغ شده، دیگر حس و حالی برای آدم باقی نمیگذارند که مثل قبل جلو تلویزیون بنشیند و از هنرنمایی مجری و یا بازی بازیگران فلان سریال لذت ببرد. شایعههای که گاهی اصلاً شبیه شایعه نیستند و خبر از پولهای کلان رد و بدل شده در پشت صحنه برنامهها و سریالهای مختلف میدهند، حتی دل و دماغ مخاطبان غیر کنجکاوی مثل ما را جوری سوزانده که حوصله سریال دیدن یا تماشای فلان برنامه دوست داشتنی (سابق) را هم نداریم.
افتادن آبها از آسیاب
شاید خودتان بهتر از من بدانید که ماجرای دستمزدهای عجیب و غریب مجریان تلویزیون و شایعه بودن یا نبودنش، حرف امروز و دیروز نیست. پیش از این حتی از پنج یا ۶ سال پیش هم بارها و بارها افراد، سایتها یا حرف و حدیثهایی از اینجا و آنجا پیدا شدهاند که درباره دستمزد کلان فلان مجری انتقاد کرده و سروصدا راه انداختهاند. هر بار هم معمولاً یک مسئول یا مقام درجه دوم یا سوم پیدا شده و با یک اطلاعیه و یا جوابیه، بدون شفافسازی، همه ماجرا یا بخشی از آن را تکذیب کرده تا فعلاً آبها از آسیاب بیفتد. مهران مدیری، دورهمیاش را بسازد، محمدرضا گلزار مسابقهاش را اجرا کند، احسان علیخانی برنامهاش را به پخش برساند و مثلاً سریال پایتخت ساخته شود و من و شما بیدغدغه، پای فلان برنامه سرگرم کننده بنشینیم، برای بدبختیهای میهمان این برنامه اشک بریزیم و برای مهارتهای میهمان آن برنامه دیگر کف بزنیم. از شدت هیجان فلان مسابقه، فشارخون و ضربان قلبمان بالا برود و غصهها و بدبختیهای روزانهمان و نیز دستمزدهای نجومی را فراموش کنیم و خلاصه راضی و خشنود از پای تلویزیون بلند شویم!
حال و هوای امروز فضای مجازی اما میگوید این بار انگار ماجرا با دفعههای قبل فرق میکند. یعنی با وجود اینکه «شرایط همیشه حساس کنونی»، این روزها حساستر از قبل است، کرونا هنوز یکه تازی میکند و مردم و مسئولان هزارجور دغدغه و کار و استرس و... دارند اما باز هم «سوت بزن» های فضای رسانه، عدالتخواهان فضای مجازی و بسیاری از کارشناسان، هنرمندان و اهالی هنر، کارهایشان را رها کرده و چسبیدهاند به دستمزد مجریان تلویزیون و یا پولهای کثیف و تمیزی که در عالم سینما، تلویزیون و سلبریتیها رد و بدل میشود. این یعنی به طور قطع یک جای کار مشکل دارد و دیگر نمیشود با یک جوابیه یا تکذیبیه، سرو ته این قصه را هم آورد.
پیامهای بازرگانی
بگذارید چند نمونه را نه از سالهای دور که از همین یک سال پیش به این طرف، یادآوری کنیم. اواخر تیر سال گذشته بر سر دریافت رقمهای میلیاردی احسان علیخانی از یک مؤسسه اعتباری، جنجال به راه افتاد. یک ماه بعد یعنی اواخر مرداد هم پیش از اینکه مسابقه «برنده باش» از تلویزیون پخش شود، ماجرای دستمزد ۵۰ میلیون تومانی محمدرضا گلزار در رسانهها دست به دست شد. بهمن ماه ۹۸ روزنامه «فرهیختگان» نوشت: «تهیهکننده دورهمی برای این سری از برنامه، مبلغ یکمیلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان برای هر قسمت را پیشنهاد داد که با موافقت مرتضی میرباقری، معاون سیما همراه بود. پس از آن مسئولان ردهبالاتر سازمان صداوسیما نسبت به بالا رفتن نرخ برنامهسازی در این مجموعه، حساسیت نشان دادند و قرار شد این مبلغ یا حتی مبلغی بالاتر از آن به شکلی دیگر در اختیار سازندگان دورهمی قرار بگیرد. شنیدهها حاکی از این است که قرارداد ساخت سری تازه دورهمی در معاونت سیما به شکلی تنظیم شده است که برای هر قسمت حدود ۳۵۰ میلیون تومان به تهیهکننده پرداخت شود و علاوهبر آن، ۳۰ درصد از درآمد تبلیغات بازرگانی قبل، حین و بعد برنامه هم به آنها تعلق بگیرد. حالا سؤال مهم این است که عقد چنین قرارداد سنگینی برای «دورهمی» که برنامهای هزینهبر نیست با چه معیاری صورت گرفته است»؟
میزان سودآوری
سایتهای مختلف درباره دستمزد احسان علیخانی در برنامه عصر جدید هم حرف زدند. هر چند که این مجری سرشناس مدتها پیش و در برنامه ماه عسل، در پاسخ به پرسش ظاهراً غیرمترقبه یکی از میهمانان برنامهاش، با بغض گفته بود که دستمزدش برای یک فصل از «ماه عسل» فقط ۴۵ میلیون تومان بوده است و حتی هزینه لباسهای مختلفی که مجری در این برنامه میپوشد توسط خودش پرداخت شده است! بعدها برخی از سایتها نوشتند، پرسش میهمان «ماه عسل» و پاسخ احسان علیخانی از قبل برنامهریزی شده بوده و بدیهی است که مبلغ ادعا شده، حتی هزینه لباسهای متفاوتی که مجری در ۳۰ شب اجرای برنامه میپوشد را تأمین نمیکند. درباره مهران مدیری و برنامه دورهمی هم که میدانید از دستمزد شبی ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان برای مجری تا شبی حتی ۵۰ میلیون تومان را گفته و نوشتهاند. خود مدیری البته این دستمزد را تأیید و تکذیب نکرده و درباره آن هیچوقت شفافسازی نکرد. اما یک منبع آگاه در سازمان صداوسیما (که معمولاً نمیخواهد نامش فاش شود) در گفتوگو با خبرگزاریها این رقمها را تکذیب کرد و گفت: «اصلاً طرح موضوع از پایه ایراد دارد... مهران مدیری با تلویزیون قراردادی ندارد... قرارداد او با تهیهکننده است و این تهیهکننده است که تعیین میکند چه دستمزدی به مجری خود بدهد...غیرممکن است یک مجری بتواند قراردادی با دستمزد میلیاردی با تلویزیون ببندد. ضمن اینکه این نکته را فراموش نکنیم که حتی اگر این اتفاق بیفتد، میزان سودآوری مهران مدیری برای تلویزیون چندین برابر دستمزدی است که او میگیرد»!
افشاگری به سبک یک منبع آگاه
ممکن است گفتههای «یک منبع آگاه» را که در بالا خواندید، به عنوان شفافسازی قبول نداشته باشید، اما واقعیت این است که این سخنان منابع آگاه و مقامهای مسئول درجه چندم صدا و سیما، اگرچه تکذیبیه محسوب میشوند، اما مشخص میکنند که اگر فلان مجری بابت هر شب اجرا، ۵۰ یا حتی ۸۰ میلیون تومان گرفته، تلویزیون آن را نپرداخته است و بر فرض اگر پرداخته باشد، لابد آقای مجری یا هنرمند و سلبریتی، حداقل ۱۰۰ برابر و حداکثر هزار برابر آن مبلغ برای تلویزیون درآمد و سودآوری ایجاد کرده است!
یعنی با این منطق و توجیه «یک منبع آگاه» که لابد یکی از منابع آگاه بیشمار صدا و سیماست، احتمالاً میتوان درباره سایر مجریها و جنجالها و شایعههایی که درخصوص برنامهها و دستمزدهایشان به راه افتاده هم شفافسازی کرد و شما نیاز ندارید هر روز توییتر یا اینستاگرام فلان فعال سیاسی - اجتماعی را رصد کنید تا ببینید درباره مثلاً دستمزد «رشیدپور» چه افشاگری تازهای کرده است! البته توضیحات «یک منبع آگاه» یا خود رشیدپور که بودجه کل برنامهاش را مثلاً زیر ۵۰ میلیون میداند را هم باور نکنید، چون اولاً با عقل جور در نمیآید و ثانیاً براساس گفته منابع آگاه، این تهیهکننده و اسپانسرها هستند که دستمزد مجریها را میپردازند، نه صدا و سیما!
از پولشویی نمیگوییم
شاید شما هم با «یک منبع آگاه» های مختلف همعقیده باشید که معتقدند چون هر برنامه تلویزیونی، تهیهکننده و حمایتکننده مالی خاص خودش را دارد و آنها هم حق دارند به مجری مورد نظر خودشان بابت هر اجرا، ۸۰ میلیون، ۵۰ میلیون، ۳۰ میلیون و یا کمتر و بیشتر پرداخت کنند، پس جای اعتراضی باقی نمیماند. اگر این طور فکر میکنید اجازه بدهید با نظر شما مخالفت کنیم. یعنی حداقل در «شرایط حساس کنونی» که اول مطلب حرفش را زدیم نه تنها برخی فعالان فضای مجازی و مدعیان جنبش عدالتخواهی، بلکه مردم عادی کوچه و بازار هم حق دارند بپرسند در شرایطی که مثلاً چند سال است مسئولان دارند تلاش میکنند با دستمزدها و حقوقهای نجومی مبارزه کنند و یا نمایندگان کارگران، دولت و کارفرمایان دارند بر سرِ حقوق یک میلیون ۸۰۰ هزار تومانی کارگران چانه میزنند، کدام سازوکار و کدام عدالت و مدیریتی اجازه میدهد یک مجری، هرچند توانمند و مشهور برای یک شب اجرا ۵۰ میلیون و برای یک ماه، دستمزد میلیاردی بگیرد؟
آیا تلویزیون نباید نظارتی بر قراردادهای بسته شده میان تهیهکنندگان و حمایتکنندههای مالی با مجریان داشته باشد؟ مگر شرکتها و حمایتکنندههای مالی فلان برنامه و سریال، سرمایهشان را جز از راه فروش محصولات و خدماتی بدست میآورند که تلویزیون هر چند دقیقه یک بار آنها را تبلیغ میکند؟
در این بحث به اینکه آیا پشت پرده این قراردادها و پرداختهای نجومی «پولشویی» هم وجود دارد، نمیپردازیم فقط میپرسیم با این نحوه تولید برنامه و سریال، واقعاً برنده نهایی کیست؟ صدا و سیما، مخاطبان، مجریان یا...؟
نظر شما